میگه دسر تیرامیسو داریم خوشحال باش خوشحالم همینکه قاشق میزنم توش میبینم از این دسر پتی بوراس که وسطش یه مایع غلیظ نشاسته ای داره😩 از آدمایی که تو آشپزی کم سوادن بدم میاد
من واقعا پسند پیره مردام تو داروخانه داشت دستور داروهامو می نوشت گفت اگه خوب نشدی بیا پیش خودم یه محلول دستساز دارم بمال به بدنت[همزمان با یه حالت عشوه ای دستشو کشید رو سینه ش😅]
من آنقدر زیاد رؤیا بافتهام و کمتر زیستهام که گاهی سه سالهام اما روز بعد اگر خوابی که دیدهام محزون باشد سیصد سالهام. تو اینطور نیستی؟ در لحظاتی به نظرت نمیرسد که در آستانهی آغاز زندگی هستی و زمانی دیگر سنگینی چندهزار قرن را روی دوشات حس نمیکنی؟ -از نامهی ژرژ ساند به فلوبر