‏من آنقدر زیاد رؤیا بافته‌ام و کمتر زیسته‌ام که گاهی سه ساله‌ام اما روز بعد اگر خوابی که دیده‌ام محزون باشد سیصد ساله‌ام. تو اینطور نیستی؟
در لحظاتی به نظرت نمیرسد که در آستانه‌ی آغاز زندگی هستی و زمانی دیگر سنگینی چندهزار قرن را روی دوش‌ات حس نمیکنی؟

-از نامه‌ی ژرژ ساند به فلوبر

نظرات

  1. شگفتی آدمی به همین است: از راه شیری تا لایه های مداب زمین مجال صعود و سقوط دارد...."اما موش خورده شناسنانه ما..."
    - از نامه ی الف به عین!

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ