AquA

مرد انسان نیست سایه ست  و خاصیت سایه "در حال گذر بودنه"

دلم میخواد بزنم در کونت بگم "هو ایز مای پوسی کت؟"

زندگی 18+ میخوام

Sarah Jaffe  | The Way Sound Leaves A Room

وارد کارگاه نجاری میشم  ژپتو از پشت عینک ذره بینی ش ور اندازم میکنه  داره به هیکل پینوکیو تینر میماله  میگه بوش که اذیتت نمی کنه؟  میگم نعععع [با خنده]  میگه تازه دوستم داری، نه؟ ...دیگه موریانه ها نمی خورنش.

عزیزم من به خاطر تو یونگ و گذاشتم کنار  برنامه ریختم برای انتخابات بعد  قراره از میله های دانشگا تهران اویزون شم  میخوام معروف شم

یه بار از یه کامپیوتر غریبه وبلاگمو وا کردم  چیزی که خیلی عجیب شایدم جالب بود  مود دیس اُردر نویسنده بود واقعا

وقتی دختر کوچکی بودم، پایین خیابان ما زن لهستانی پیری به نام خانم گیرکی زندگی می کرد. او و مادرم مثل های عامیانه ی قدیمی زیادی با هم رد و بدل می کردند. یکی از مثل هایی که خانم گیرکی به مادرم گفت این بود،" فقط نصف ماتحتت را به مرد نشان بده" به عبارت بهتر این همان راز معروف زنانگی است.

بگیران

به راستی در هر عمل مجامعت این مرد است که تحلیل می رود؛ حتی اگر برای یک لحظه هم به درون زن رخنه کند، ولی این اوست که بلعیده میشود. ترس ابتدایی مرد از مهبل و زنان به طور کلی به قدمت تاریخ است و این ترس خود را در همه ی فرهنگها، افسانه ها و اسطوره ها- که همگی دارای درونمایه ای مشترک و انگاره هایی تجسمی هستند- ظاهر می سازد؛ دندانهای تیز هلالی و سردابها شاخص ترین آنها هستند.