پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۱۵
زمان تولد ستاره ی بخت من عجیب بوده.جوری که همیشه به هر چی خواستم رسیدم.ولی هر دفعه که یه چیز تازه ای دستم میاد یه چیز دیگه ای رو زیر پام له می کنم.متوجهی حرفمو؟ -یه کم هیشکی حرفمو باور نمی کنه ولی حقیقته.سه سال پیش زد به سرم.همین شد که تصمیمم رو گرفتم؛ که دیگه هیچوقت هیچ چی نخوام. -برنامه تون هم اینه که تا ابد همین شکلی زندگی کنین؟ احتمالاً. اینطوری دیگه کسی رو اذیت نمی کنم. -اینجوری باشه که باید برین تو جعبه کفش زندگی کنین
دو روزه گوشی مو شرکت جا گذاشتم.دیسکانکت از همه جا میرم تا بیارمش.زنگ میزنم کسی نیست احتمالا امروزم تعطیله و اس ام اسی اطلاع دادن که نیایید نیستیم و من طی دو روز آینده بی گوشی خواهم ماند.سعی میکنم یادم بیاد اون روزای بی موبایلی چطور اطلاع میدادن تعطیلیم؟زنگ میزدن خونه؟اطلاعی ندارم و علاقه ای هم به یادآوری آنچه در گذشته میگذشت ندارم چراغ عبور پیاده چند ثانیه مونده تا سبز بشه دو سه متر اون طرف تر یکی از کراشها ایستاده.ضربان قلبم یهو میره رو صد و هشتاد.سبز میشه و کراش خوشبختانه منو نمیبینه.اگر منو میدید و می پرسید چرا جواب تلفنامو نمیدی چی میگفتم؟ دلیلی ندارم آقا فقط چون شما مال گذشته ای.کراش دور میشه.نگاش میکنم.لاغر شده و خوشتیپ تر. سعی میکنم تاتوهاشو تصور کنم.آقای پ مرد عجیبی بود.شکل و شمایل مدرنی داشت با اخلاقیات ایرانی و سنتی.یک بار لب پنجره ایستاده بودم و نمای خانه های دور اطراف و نگاه میکردم که عصبانی گفت از جلوی پنجره برم کنار و کی و نگاه میکنم؟ گفتم "نیمه ی گمشدمو".برق از کلش پرید و پاکت سیگارشو برداشت و رفت نیم ساعت دیگه برگشت و عین این طفلکی ها جلوه همه اعلام کرد ببی
گشنگی تعریف درستی از این وضیعت نیست.میلم بیشتر به هویج بستنی ست. ولی آب هویج گرفتن همیشه کار سختیه و من تحمل صدای ماشین آب میوه گیری و ندارم همیشه سوالم این بوده که با توجه به پیشرفت علم آیا تغیری در صدای دستگاه آب میوه گیری صورت گرفته یا خیر؟ هنوز هم صدای گاو حشری میده؟ ساقه طلایی چیزیه که تو کابینت پیدا میکنم.از ساقه طلایی متنفرم.شبیه یه سرپوشه.علامت جهان سومه. توی کیف همه ی اینایی که اتوبوس سوار میشن و حقوقشون کفاف تاکسی سوار شدن و نمیده هست. یه بار از بد روزگار تو بی آرتیای راه آهن تجریش با یکی از اینا آشنا شدم.آرنجشو کوبوند تو سرم گفتم آخ و بیانیه صادر کرد که آخ نداریم! آدمی که سوار اتوبوس میشه باید انتظار له شدن ،کوفته شدن و...داشته باشه نداری دربست بگیر ناز نازی! از قضا کاغذ قرمز ساقه طلایی از لبه ی کیف ایشون بیرون اومده بود. حتی یه بار یکی از بچه ها گفت که علت خشک شدن دریاچه ارومیه پرتاب ساقه طلایی تو دریاچه بوده و به نظرم اومد که ساقه طلایی افیون توده هاست.یکی از بچه ها کلن نظرات سازنده ای داره. یه روز داشتم چس ناله میکردم که چرا حقوق ما فلان میلیون تومن نیست چرا ما مثل آدم