حزب باد
یه چیزی خواستم بگم نشد...دیدم این مطلب خودش گویاست: لینک( + )
پست‌ها
دینگ دانگ
Oh, I bet you thought that I was soft and sweet ‘Ya fallen angel swept ya off ya feet Well I’m about to turn up the heat I’m here for your entertainment
تنگ غروب
-سلام می تونم باهاتون صحبت کنم؟ : نخیر نمی تونید -چه بوی خوبی میدید، ادکلن تون چیه؟ : من ادکلن نمی زنم - پس بوی کرمه؟ - نکنه بوی لوازم آرایشه؟ می دونی من عاشق بوی خوبم از تو داشبردش یه شیشه ی عجیب غریب در میاره - من از این بو خیلی خوشم میاد شمام بو کنید نظرتونو بگید بو می کنم :بو گو میده ،این چیه؟ ادکلنه یا دارو بیهوشی؟ - دارو بیهوشی...بیهوش نشدی؟ : نخیر نشدم - پس ادکلنه
پس شد آنچه شد...
سازنده ی lip maximizer نعناعیه یه خون آشامی چیزی بوده عملکرد این محصول اینطوریه که میزنی رو لبات منتظر می مونی تا طعم نعنای تند نفوذ کنه تو لبات ظرف چند ثانیه احساس تورم تو لبات می کنی بعد میری عشق و حال با احساس خوشگلی و لعبت بودگی و اینا بی خبر از اینکه چه بلایی قراره سرت بیاد
- به نظرت فشن ، آرته؟ : چرا که نه؟ تا شما آرتیست باشی همه چی هنره - یه بار داشتی درباره ی این مردایی که کت شلوار هاکوپیان می پوشن صحبت می کردی : هه...هــــــــــــــــــه آره... - منظورت من بودم؟ : نه مگه کت شلوار هاکوپیان زنونه م هست؟ - نه ولی آخرش گفتی حالا چون من مردم این مثالو می زنم... - به نظرت من از این جور آدمام؟ : تو کفشت مارک داره ،کانورس م دیدم بعضی وقتا می پوشی - اوه چه دقتی کردی! اصن مارک کفش من زیر شلوارمه اصن پیدا نیست - بعد فکر کردی من از این اسکلای بدترکیبم که واسه اینکه یه قرون بیاد روشون میرن خدا تومن پول یه کفش آدیداس چینی ِ مثلا اصل می دن که بگن ما پولداریم؟ آخرش مثلا اصلم بود می بینی رفته یه کفش بی ریخت خریده همین مدلایی که ملی و بلا شم می زنن فقط واسه اینکه مارک شو بکنه تو دماغ بقیه بعد ش من آدم تنوع طلبی م ترجیح می دم نصف قیمت اصلو بدم دو تا کفش داشته باشم : (:......اِاِِ من غلط بکنم نگووو جسارته
بابام از اون زمانایی که انرژی اتمی کار می کرده یه بسته ی عجیب غریبی گذاشته بود تو کمد بعد منم همش خیال بافی می کردم که این یه ماده ی خطرناک خیلی محرمانه ی فلانیه بعد دیشب می گفت تو محل کارش یه موش پیدا شده که همش رو دو تا پاهاش وامیسه و بهش زل می زنه اینه که رفته رو اعصابش و ماده ی خطرناک و ریخته جلوش ،مُرده
دارم واسه خودم تو ولی عصر پیاده روی می کنم می بینم یه پسره نیم متر نیشش وازه و داره از اون ور جوب منو همراهی می کنه میگم چته؟ آدم ندیدی؟ میگه پشت سرتو نگا کن بر می گردم می بینم از ده متری یه سگ-خرس قهوه ای له له زنان داره میاد سمت من طبعا سنگ کوب می کنم( نیش پسره میشه یه متر) میگن تو یه لحظاتی دنیا واسه آدم وا میسه دنیای مام واسه سگ ورزشکار وامیسه تا جناب زیر چشمی از بغل ما رد شه بپیچه تو یه کوچه پسره م همچنان به ریخت ما بخنده
