پست‌ها

کاش باز شلوغ شه برم بیرون خونم بریزه کف خیابون جسدمو بیارن واسه ننه‌م  اونم میگه ببرینش من پول واسه این نمیدم ببرن یه جا بی نشون چالم کنن
برقا رو خاموش میکنم  کنترل خودمو میدم دست مغزم خواب میبینم نوه ی کریس جنرم عشق میکنم😌
رفته بودم بیرون خرید انقدر هوا کثافت بود سرفه میکردم سمت چپ‌مم تیر میکشید یه دونه از این نون خامه ای دو ایکس لارجا خریدم خوردم باشد که زنده بمانم
تصویر
😁🤌
Two possibilities exist: either we are alone in the universe or we are not. Both are equally terrifying 
دیشب تو مهمونی گفتم امسال سال کبیسه ست راستی همه گفتن عه‌هه... خوب شد کسی نپرسید یعنی چی چون نمیدونم واقعا
یه افسانه ی قدیمی هست میگه اگه سی روز پشت سر هم تو بازار رشت برقصی و صدای عوعوی سگ از خودت دربیاری آخوند خشک میشه میفته