پست‌ها

نمایش پست‌ها از اوت, ۲۰۱۲
از پشت شیشه نگاهشون میکنم دو تا دختر آب طالبی به دست  که رو نیمکتای سیمانی ولیعصر نشستن سعی می کنم لب خونی کنم نمی فهمم  دوست دخترام چی شدن؟
بعضی وقتا ویرای عجیبی می گیرم مثل امروز که ویر کیک و چاقو گرفته بودم. باید حتما می رفتم سوپری. یک عدد کیک خانواده ی خانه گی خریدم تا با چاقو برشش بدم با قهوه پهلوش یه صدایی میده مثل ِ ف ففففففففففف.  
یه بار چتری گذاشتم  همه (جز خونوادم) فک کردن جنده شدم.
دکتر پوستم بهم نخ داده. اگر از ظاهرش بخوام بگم یه چیزی تو مایه های عادل فردوسی پور. حتی از نظر صدا!!.کلا از این آدماس که آدم نگاش میکنه نیشش وا میشه. بعد منم نخ گیر! این از کرم فلان میگه من مثل اسکلا میخندم. تا حالا با دکتر جوون مو جوگندمی طرف نبودم. بلت نیستم جواب حرفاش چی بگم. انی وی هر کی این دو خط بخونه فکرش میره سمت زمین زدن و اینا...آمـــــــــــــــــــــــا من دارم به لیزر مجانی موهای زائد بدن فکر می کنم...هه هه
وبلاگستان دیگه چیزی واسه عرضه نداره درشتاشو من سوا کردم
جیبشو قلمبه میکنه  وایمیسه سر خیابون یکی ازش بزنه  اینم فنون جیت کاندوشو روشون پیاده کنه  یه همچین برادری داریم ما
"بزرگترین هنرمند موریانه است"  - از سخنان ژپتو
I've got feelings for you man.
دندان عقلم تیر میکشه اجداد نئاندرتالم دارن پشت سرم حرف می زنن
هر موقع حس بدی نسبت به زن بودن دارم  یکی جلوم ممشو در میاره  به بچش شیر میده
تصویر