پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس, ۲۰۱۰
یه بار خواب دیدم یه دختره رو تخت خوابیده بود بعد تو رفتی کنارش دراز کشیدی آروم بوسش کردی، ولی به جای اون من بودم که از خواب بیدار شدم خیلی حیف شد که بیدار شدم بقیشم میخواستم ببینم
Touching your chest Kissing your lips
تصویر
«ژوکر یک احمق کوچولو است که با همه فرق می کند.خاج ،خشت،دل ،یا پیک نیست. هشت لو یا نه لو، شاه یا سرباز نیست. یک غریبه است. او نیز مانند سایر کارت ها در یک دست ورق گذاشته شده است، اما به آنها تعلق ندارد. بنابراین ،می توان آنرا برداشت، بدون اینکه کسی فقدانش را حس کند»
زن همراه با وزش باد دستهایش را تکان می دهد باد لای پانچوی راه راهش می پیچد «سفره ماهی شدم» و آرام می خندد مرد سرش را به سمت کوهستان می چرخاند دو انگشتش را نزدیک لبهایش می برد و بخار هوا را به بیرون فوت می کند زن نگاه مرد را دنبال می کند که چشمهایش را تنگ کرده و به کلبه ای چوبی در دور دست خیره شده « دود از دودکشش نمیاد » «هووم» . . و هر دو به سمت کلبه حرکت می کنند.
سفارش من به همه ي كساني كه مي خواهند خود را پيدا كنند اين است: درست همان جايي كه هستيد بمانيد. در غير اينصورت در معرض خطر بزرگ گم كردن خودتان براي هميشه قرار خواهيد گرفت.
برادره یه بار میگفت تو دانشگاه پشت صندلیش در رفته بود تا یه ماه احساس پوچی می کرد این اتفاق واسه منم افتاد ولی به کل حس نوشتنم و از دست دادم
ای دابلیو دابلیو دابلیو...
یه بار خواب دیدم شماره مو پست کردم رو وبلاگم صداهای مختلف بهم زنگ می زنن میگن «اگه گفتی من کیم؟» بعد میگم ایده ی بدی نیستا بیاین با من دیت کنید آمــــــــــــــــــــــــــــــــــــا به نوبت!
میگه بازم عید شد پونزده روز باید تخمه بشکنیم و همدیگرو نگا کنیم پس می ریم مسافرت که نگا نکنیم
Lemon Segments into Cold water