«ژوکر یک احمق کوچولو است که با همه فرق می کند.خاج ،خشت،دل ،یا پیک نیست. هشت لو یا نه لو، شاه یا سرباز نیست. یک غریبه است. او نیز مانند سایر کارت ها در یک دست ورق گذاشته شده است، اما به آنها تعلق ندارد. بنابراین ،می توان آنرا برداشت، بدون اینکه کسی فقدانش را حس کند»
هرگز وجودش به روابط نیمبند راضی نمیشد؛ یا باید از همه کناره میگرفت و در خود فرو میرفت و یا پنهانترین گوشههای عشق را نیز با کسی میکاوید.
نظرات
ارسال یک نظر