پست‌ها

نمایش پست‌ها از مه, ۲۰۱۸
سوئیچو از برادره میگیرم  میگه سو وات؟  و باعث میشه دچار یاس فلسفی بشم و از ادامه ی مسیر منصرف بشم همینکه داره میره میگم باد نبردت! و خیلی جدی بر میگرده نگام میکنه و امکان سنجی میکنه بالاخره غیرممکن نیست آدم و باد ببره تاثیر میذاریم رو هم آ
دیگه از رئیسمون بدم نمیاد  حتی یه جاهایی تحسینشم میکنم  ایا این به معنی اینه که سایه ی خودمو در آغوش گرفتم؟  ویل سی
in love-hate  with solitude
کراشم رفت  دست دادیم و برام آرزوی موفقیت کرد  گفت میرم شمال زندگی میکنم  منم گفتم دیگی که برا من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه و رفتم تو فاز حمله  و گوشت نخورده و دهن سوخته :|
سختمه بودن Be  بدون Do  حالا خوبه از این زنای مدرک گرا نبودم که فکر کنم مثلا دکترا گرفتن تو رشته های کسشر(به طور مثال برق وقدرت) و رقابت با مردا حالمو خوب میکنه و همون لیسانس و گذاشتم در کوزه   خواب فلامینگوهای صورتی دیدم  خودش پیشرفتیه
یه بار داداشم شیر با برچسب سبز خریده بود پرسیدم این چیه؟ گفت شیر-خیار  از اون به بعد فوبیای شیر-خیار گرفتم هر موقع شیر با برچسب سبز میبینم فرار میکنم حتی تصورشم وحشتناکه
از هر طرف که نگا میکنم به این نتیجه میرسم که مهاجرت منطقی ترین راهه
rule number one of life: Don't get attached to anything -sneaky pete