پست‌ها

نمایش پست‌ها از آوریل, ۲۰۱۱
- هاني يه چند روز ديگه اعزامم اي بابا، سربازي ديگه چي بود اين وسطه، يكاري مي كردي معاف شي، همين برادر من كف دستش عرق مي كرد معاف شد توام يه تف مي نداختي ديگه - هاني تفو كه اونجا نمي ندازن كجا مي ندازن؟ جاهايي كه راحت وا ﻧﻤﻴﺸﻪ باز بي تربيت شدي؟ آره! هه هه
بيلاخ ﺁﻣﺪﻱ لبخندم بريخت
You won’t come? Independence Day
حال بد هميشه برام مثل يه توده ابر سياه بوده كه ناگهاني، از پشت كوهها پيداش ميشه همونجا رو نيمكت پاهاتو جم مي كني تو دلت دراز مي كشي حال بد اومده...
يكي از معدود دفعاتي كه داشت درباره ي خودش و كارش صحبت مي كرد گوش نكردم نه اينكه بي اهميت باشه اتفاقا خيلي كنجكاو بودم شايد تو مود دونستن نبودم يادم اومد توش " بهداشت" داشت خندم گرفت كه نكنه معلم بهداشته فك كن
بعضي وقتها سكس تنها راه فراموشي ست .

memories

نشخوار كننده گانيم
تصویر
نشستم فيلمايي كه از پيشو گرفتمو مي بينم و گريه مي كنم يه هفتس نيموده خونه يكي از همسايه ها با شيلنگ زدتش :(
يه گوريل رو اسپيكر بود گفتم اين چه باحاله گفت كدوم گوريل؟ كدوم گوريل؟ همينجور اومد جلو من رفتم عقب عقب تر ديوار بود بعد گم شدم تو سايه ش
خطاب كردند «لا اُبالي» نيمچه ايمانم نيز بريخت