پست‌ها

نمایش پست‌ها از اوت, ۲۰۱۷
روی صندلی حصیری تراس لم دادم آفتاب ملایمی روی پاهام افتاده  سطح پوستم گرم شده و کمی میخاره  من آفتاب گرفتن و دوست ندارم  پوست برنزه م دوست ندارم چندان  جایی تو مجله ی زیبایی خوندم که بیست سال پوست و پیر میکنه  نارنجی بچه گربه ی زیبایی که کمی دورتر نشسته  گهگاه میو ِ ریزی می کنه  چنتا دونه غذای خشک میریزم رو زمین میاد نزدیک تر  دم بلند و قشنگشو سیخ میکنه  از دستم غذا میخوره و اجازه میده که سرشو ناز کنم  یواش یواش عادت میکنه بهم  بلندش میکنم و بغلش میکنم  بی اندازه نرم و لطیفه و دوست داشتنی  کمی بعدتر چشمم میفته به چنتا خونه اونورتر  مردی پشت در شیشه ای تراس ایستاده  ما رو نگاه میکنه میخنده و خودشو میماله