پست‌ها

نمایش پست‌ها از مه, ۲۰۱۱
سه چارتا خيار آب تراش كردم شدن عين كفن خالي چششون منتظر مردس
يه صدايي مي گه بايد بزرگ شي ولي من بزرگ شده ديگه من نيست ﻛﻪ
مثل بيدار شدن از يك خواب عصرانه اخم آلود بيدار شده اي و كسي و چيزي مقصر نيست ولي خوب نبود مقصر چيزي از اتهام كم نمي كنه
عكساي زيباترين دختر دنيا رو دارم نگا مي كنم ياد بچه گيام مي افتم اولين باري كه بم گفتن زش به اين چند ميليون نفر گفتن زش؟
- ما چرا تو اختلافاتمونم تفاهم داريم : نه پَ
غار ،چيزي نيست جز يك دهان باز - از افاضات يك غارنشين
you never let me begin
كيفمو مي كشم رو فرشسنگ پياده رو بي علاقه به دور و ور آفتاب خيلي تنده مثل يه موش كور رامو با چشماي تنگ كرده وا مي كنم ميرم جلو يه زانتياي سفيد ترمز ميزنه كنار جدول يه دختر بچه همينكه از در عقب پياده مي شه گوشي موبايل از دستش ميوفته تو جوب مرد پشت فرمون عصباني و در حال فحش دادن پياده مي شه مياد سمت دختر منتظرم كه چك و لگدشو حواله كنه ولي همونجا چشم تو چشم با من مي ايسته انگار آشنا باشم حتي شايد گوشه ي لبش لبخندي م باشه مرد معلوم نيست چه مرگشه براي منم مهم نيست ولي براي چند ثانيه چسبيد پشت ﭘﻠﻜﺎﻡ
انعكاسمو تو لپ تاپم نمي تونم تحمل كنم