AquA

رفته بودم بیرون خرید انقدر هوا کثافت بود سرفه میکردم سمت چپ‌مم تیر میکشید یه دونه از این نون خامه ای دو ایکس لارجا خریدم خوردم باشد که زنده بمانم

😁🤌

Two possibilities exist: either we are alone in the universe or we are not. Both are equally terrifying 

دیشب تو مهمونی گفتم امسال سال کبیسه ست راستی همه گفتن عه‌هه... خوب شد کسی نپرسید یعنی چی چون نمیدونم واقعا

یه افسانه ی قدیمی هست میگه اگه سی روز پشت سر هم تو بازار رشت برقصی و صدای عوعوی سگ از خودت دربیاری آخوند خشک میشه میفته

حجم کربوهیدراتی که ایرانی میریزه تو شکمش و گاوم نمیتونه هضم کنه

بانوی دو عالم دوا لیپا از زید زشتش جدا شد و اینگونه من به این موجود دلفریب یک قدم نزدیک تر شدم حیف که ایشون استریته منم گی نیستم ولی آدمیزاد به همین خوشی‌های کوچک زنده ست.

هرگز وجودش به روابط نیم‌بند راضی نمی‌شد؛ یا باید از همه کناره می‌گرفت و در خود فرو می‌رفت و یا پنهان‌ترین گوشه‌های عشق را نیز با کسی می‌کاوید.

هر موقع که آهنگ گورستان ایستاده هادی پاکزاد و گوش میدم یاد این میوفتم که خودکشی کرده اونجا که میگه این سطح از درد برای پوست نازک یه روح... همونجا برای بار هزارم پاره میشم

خانواده‌م خط قرمز منن فقط خودم حق دارم ازشون بد بگم کافیه یکی بگه بالای چشمشون ابروعه پارش میکنم

این همه سال که بلاگر آپدیت شده یه بارم نرفتم ببینم چی شده چی نشده الان ولی هم تمپلیت و عوض کردم هم کامنت و باز گذاشتم میتونید حرفی سخنی دارید بزنید

جی اسپات من تو گوشمه

چه حسی داری؟ عدم یگانگی با جهان؛ انگار که تکه‌ای‌ام از سنگی از آسمان.