پست‌ها

نمایش پست‌ها از اکتبر, ۲۰۲۰
تصویر
یکی رو کاناپه دراز کشیده بود  روی صورتش و تمام بدنش پارچه کشیده بود  رفتم نزدیک تر   پارچه رو از رو صورتش کشیدم  مادرم بود  نفسم برید   صورتش سیاه شده بود   و پایین گونه ش قد یه مستطیل، سیاه و فرو رفته بود
یادمه شب آخر بود  رفتیم یه رستوران عربی معروف   که غذاهاش مایلد و مدیوم و هات بود منم چون انسان نازک طبعیم مایلد سفارش دادم   همه چیز خوب پیش میرفت تا یکی دو ساعت بعدش که احساس کردم دست و پاهام داره باد میکنه صورتم و گردنم قرمز شد و معدم انقدر متورم که راحت نمیتونستم نفس بکشم   معشوق حال زار منو که دید وحشت زده به بالینم افتاد   تا صبح قشوم کرد و جوشونده به خوردم داد  منم همین که درگیر خیال مرگ تراژیکم و فرستادن جنازم با هواپیما واسه خونواده م بودم یاد فیلم  phantom threadافتادم و اینکه بعضی آدما آدمو فقط تو موضع ضعف و بدحالی دوست دارن
تصویر
It's how we spend a third of our lives asleep and maybe thats the time when we feel the most free
من تا حالا یه آهنگم از این خسروی فلانتون تا حالا گوش نداده بودم حتی یه بار سر کلاس یکی از دوستان یکی از آهنگاشو گذاشته بود ازش خواستم خاموش کنه چمیدونم حتما گوش و هوش شنوایی مثل شماها ندارم😐