پست‌ها

نمایش پست‌ها از اکتبر, ۲۰۱۸

He said

Am i enough for you?
میگه من عاشق معصومیت ت شدم  معصومیت در کنار پخته گی!    اینا مگه واسه بیست سالگی نبود؟
گوشیم دستشه  فیلمی گرفتم از قاصدکی که تو دستمه و باد میبرتش  می بینتشو و لبخند میزنه  زل زدم به نیمرخ زیباش که با لبخند باز شده  بازم هوس تنشو میکنم  میگم بهش تو گربه ی منی  و سرد و بی احساس بهم نگاه میکنه  عین گربه ها  شاید تو دنیای اون گربه ی کسی بودن یه کامپلیمنت نیست
اینجا پاییز امده  فارغ از قرمزها و نارنجی ها  عقیم و نارس از شاخه ی روزگار  برگ بد رنگی می افتد و با رودخانه ی ناکجا میرود  رنج هبوط میکشم  و اینبار قرار نیست این خلا را با هیچ جنبده ای تقسیم کنم.