رویاها درباره آینده‌اند، چون مغز نمی‌تواند درباره اکنون دروغ بگوید. اکنون کار خودش را کرده و دروغ چیزی را عوض نمی‌کند. آدمی که دوست داشتی تمام نشود تمام شده، و نمی‌شود درباره اینکه تمام نشده رویا بافت. خانه‌ای که دلت می‌خواست بیشتر از تو سر پا بماند، تخریب شده، و نمی‌شود درباره اینکه سر جایش است رویا بافت. 
آینده محمل دروغ‌های زیادی‌ست. چون بارها از مسیر توقعات خارج شده. و چون خارج شده به نظر می‌رسد یک محمل بی‌افسار است و به هرجایی ممکن است هدایت شود. پس می‌شود بار سنگینی از دروغ سوارش کرد. مثل «بیست سال بعد نیوتن زمان خودم خواهم بود»، یا "بیست سال بعد من را به همدیگر نشان می‌دهند و می‌گویند این تا الان هزاران کودک جنگ‌زده را نجات 
داده"  

اما آینده، هرجایی نیست. از مسیر توقعات خارج می شود، اما بی‌مسیر نیست. آینده قرار است ثابت کند همه چیز از اکنون، معلوم بوده. و قلب سخت‌تر می‌تپد اگر بفهمد همه‌چیز از همین الان معلوم است.
رویاها را داریم برای سلامت قلب میبافیم.

نظرات

  1. ...والبته قلب سالم رویا های زیباتری خواهد داشت، هرچند "ازهمین الان معلوم" باشند, و مهمتر و زیبا تر این که:
    future is full of surprises, real tangible beautiful surprises

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ