تو خواب از خواب پا میشم
 اون پایینا یه جوریه
 همینکه پامیشم حس میکنم یه لخته خون ازم خارج میشه ولی خیالی نیست 
مامانم لباس و حوله ی نو اورده 
میگه اول خودت میری حموم یا بچه رم با خودت میبری بشوری
 قند تو دلم آب میشه 
یکم فکر میکنم میگم نه بذا اول خودم تمیز شم بعد بچه خیلی خوشحالم 
هیچوقت فکر نمیکردم زایمان و مادر شدن انقدر خوب باشه

پست‌های معروف از این وبلاگ