صدای زنگوله میاد
 گوسفندها لای علفها میچرن 
 و اسبهای وحشی چهار نعل میدون
 اون پایین ابرها یه فرش پنبه ای تنیدن
 و آبی به غایت آبی از صخره ای براق و بلند میریزه پایین
 "به راستی که بهشت همینجاس"
 مرد فروشنده ی رویاها اینو میگه
 قطعه ای از بهشت و به مدت ۴ روز به تو اجاره داده تا یادت بره تو یه زندانی هستی
 تو یه زندان قد یه کشور

پست‌های معروف از این وبلاگ