شخص فرهیخته ای توصیه کرده بود انقدر دنبال آدم خاص نباشم و یا سعی نکنم آدم خاصه باشم. بلکم همین انسانهای نرمال و عادی هم میتوانند دوست/پارتنر/همسر خوبی باشند.منم به توصیه ی ایشان اولین نگاه کشدار اون حوالی رو کمی بیشتر کش دادم و با "سیبیل" آشنا شدم.عجیبه که کش دادن نگاه اینجا یه جور اکی دادن تلقی میشه و نمیدونم فقط مختص فرهنگ اینجاست یا جاهای دیگم همینطوره. سیبیل کم سن و سال دار تر از من میزنه و به نظر میرسه که دوست داره اینو پشت سیبیل و مردانگی پنهان کنه همین باعث میشه از ب بسم الله جدیش نگیرم دومین پوئن منفی لحن امرانس حالا هر چقدر مودب باشی الاغ درون من شروع به جفتک پرونی میکنه. همین هفته ی پش از بهشت پرت شدم بیرون. گفت سبک زندگی ت اینه که قانون و زیر پا بذاری و زیر بار آموزش نری و پرتم کرد بیرون.غمگینم و عصبانی. ولی میدونم که شل میکنم ولی این بار و نمیخوام فراموش کنم.چمیدونم میخوام این زخمو با خودم حمل کنم.به نظرم خوشگل و سکسی میاد.شاید ترنین پوینتی در کار باشه یا عین این اپیزودهای آبدوغ خیاری ...کلید اسرار

سیبیل اصرار داره که عین انسانهای نرمال و متمدن تو یه کافه ای چیزی با هم صحبت کنیم شاید از هم خوشمون اومد و خبر نداره من بدون اطلاع از هیستوری و بهره ی متوسط هوشی و تسلط در گفتار و نوشتار طرف مقابلم حتی یه قهوه زورکی م نمیخورم .بلاکش میکنم و نفس راحتی میکشم مثل اینکه یه پنجره رو ببندی پنجره ی رو به خیابونو. همه چی ساکت میشه یک آن احساس میکنم کلید اسرار رو خودم داره پیاده میشه. 

سمیر تنها دوست دختریه که من دلم براش تنگ میشه و دلم نمیخواد از دستش بدم.میریم نشر ثالث و تو قفسه ی کتابا دنبال کتاب میگرده یه کتابایی و معرفی میکنه و میگه حتما بخون میگم باشه من میرم طبقه ی آخر. گالری نقاشیه. به نظرم که بعضی از تابلوها خیلی چرتن و فهرست قیمتها رو که نگاه میکنم کف و خون بالا میارم. تصور میکنم یه نقاشم که کسشر میکشم و خدا تومن میفروشم این فکر به نظرم خیلی جذاب میاد و میخوام برم به سمیر بگم که بیا از فردا بریم کلاس نقاشی... سمیر اونجا لای قفسه ی کتابهاست. با لبخند داره کتاب میخونه. لاک بنفش تیره ش رو انگشتای باریک و بلندش خود نمایی میکنه.موهای بلند و لخت شو بافته و از یه طرف شالش انداخته بیرون. شبیه...نمیدونم شبیه کی
 میگه میدونی من با دی ماهیا خیلی اکی ام.مکث میکنم.وانمود میکنم نشنیدم. دوست ندارم از این جلوتر بریم. من همینو میخوام. همینو نه بیشتر. 
گور بابای ترنینگ پوینت

پست‌های معروف از این وبلاگ