اسم چند پرنده و میخونه میپرسه به نظرت عشقت شبیه کدومشونه
 بیدرنگ کلاغ و انتخاب میکنم 
میخنده و میگه عاطفه ی جذاب و شوخ طبع
خوشحال نمیشم اساسا مدت مدیدیه که به یک نوع نارضایتی فراگیر دچار شدم
شایدم یکجور خشم فراگیر
دوستی دارم که یه اصطلاح معروفی داره : فقط من و یه هفت تیر
بعضی وقتا به این فکر میکنم که منو چنتا تیر؟
 اگه قبلنا سینه ی قبرستون منو میترسوند الان یکجور احساس آرامش و امنیت بهم میده
.


یکی این وسطا آهنگ گذاشته
Touch my tears with your lips...
یکی دیگه با شنیدن این بیت/مصرع؟ یه هین بلند میکشه انگار که آبش اومد؛
ملت چقدر حشری و زود ارضان
 [خندم میگیره]
 چشمامو می بندم
یه چیزی افتاده پشت پلکام
یه جور گریک گاد زیبا ،سفید و اغوا کننده
یه خوشه ی انگور دستشه
میخنده و تو هوا تکون تکونش میده

پست‌های معروف از این وبلاگ