یه هزاری افتاده بود رو زمین کنار صندلیا تو مترو
من نه کونشو داشتم دولا شم نه در شانم بود واسه هزار تومن دولا شم
حتی یه چار پن نفریم رد شدن گفتن خانوم پولتون افتاده
با افتخار گفتم مال من نیست
بعد یکی از این فروشنده ها اومد نشست بغلم
هزاری رو ورداشت
انقد بدم اومد!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ