دیالوگ ها:

یه کلاغه هست ساعتای سه و چهار از بالای خونه ی ما رد میشه
میگه غـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
ر نداره، فک کنم میگه گـــــــــــــــــا ولی خوب کلاغا سه تا حرف بیشتر ندارن غ ا ر

---

واسه من لیموییه ، شوهرم میگه لیمویی خوبه...وای اصن دیوانه میشه هاااا میمیره برام

----

- بپرس
- تا حالا با دختر خارجیام سکس داشتی؟

---

یه بار از این به اصطلاح دافای دانشگا پرسیدم کرم پودر چی میزنی؟ گفت مای! فک کن آدم فکر می کنه اینا کریستین دیور پایین تر نمیزنن

---

من و مولا تو حیاط بودیم
مولا رفت سر حوض شرو کرد به وضو گرفتن میگفت برو برو بیرون
میگفتم مولا میدونم میخوای چیکار کنی بذا بمونم
وضو می گرفت با مرغ و خروسا صوبت می کرد

---

میگن سلامت روان اینه که فرق بین واقعیت و خیالو بتونی تشخیص بدی
من خواب میبینم بارون اومده آلودگی هوا از بین رفته
اونوقت اخبار می بینم میگه آلودگی هوا تشدید شد
میگم مگه بارون نیومد دیشب؟
همه میگن نه کی بارون اومد؟!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ