ازدحام جمعيت انقدر زياده كه واسه بالا رفتن از پله ها باس صف ببندي
از تو شلوغيا فقط يه دماغ پيداست
كه داره يه بوي صورتي و بو ميكنه
يكي پامو له مي كنه
يكي ديگه از راه رفتنش بو ايزي لايف مياد
هر جوري شده ميرسم بالا
آقاي دماغ همچنان با چشماي بسته و لبخند روي لب داره بوي صورتي و دنبال مي كنه
امتداد بو به يه دختر با پالتوي خاكستري ميرسه
دختر خاكستري از گيت رد ميشه
آقاي دماغ هل ميشه

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ