جمعه شبا،
وقت جوجه كبابه
ممد گوجه ها رو سيخ ميكشه
ميزاره رو آتيش
همزمان با دست چپش زغال و باد ميزنه
بوي كباب بلند ميشه
ميرسه تابالاكن
هوووم
دو تا زيتون پرورده ميذارم سمت راست بشقاب
سه تا بلال كوچولو بالاي بشقاب
سه تا ترشي باميه
و يه دونه ليمو ترش سمت چپ
چارتا مكعب يخ ميندازم تو ليوان شيكم گنده ي دوغ گازدار
ميگه فيييسسس

مامان صدا ميكنه بيا املت سرد شد...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ