کنار جاده توقف میکنه
پیاده میشه و کلافه راه میره
چقدر دوری و غریبه ؛
وقتی به دور نارنجی ابرها نگاه میکنه به ذهنش خطور می کنه
دوباره سوار میشه و پیچ می زنه سمت دیگر جاده
از اینطرف شاید برسه

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ