اینو که دیدم یاد دستای مادرم افتادم
زبره ولی داغ
وقتی پیچ می زنه تو گوش
و بنا گوش و لای موهات
چشمات یواش یواش سنگین میشه
یه خواب آرومی داره
که خیلی خوبه

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ