رو تخت دراز کشیده
دختر رو نگاه می کنه
که نشسته پشت میز توالت
داره گیره ها و سنجاقا رو از تو موهاش در میاره
همینطورم مواظبه که ملافه ای که دور خودش پیچیده از رو سینه هاش نیفته پایین
با خودش میگه انگار نه انگار که یه دیقه پیش برهنه کنارش دراز کشیده بود
بعد خوب لبخندش می گیره

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ