دیروز از الکی خوشحال بود
چیزای جدیدی درباره ژوپیتر کشف کرده بود
مثلا اینکه قدش ازش بلندتر بود
اینکه وقتی کنارش رو کاناپه نشست
کاناپه رفت تو و یه تکون کوچولو خورد
ژوپیتر ساعت مچی گرون قشنگی دستش بود
و دستاش موهای نازک کمرنگ داشت
جوری که یکو دلش خواست
با دستاش اونا رو ناز و صاف کنه
اینا رو زیر زیرکی نگاه می کرد و با خودش
ریز ریز می خندید

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ