دلم می خواد برم یه جای شلوغی مثل مترو
بشینم کنار یه آدم رندم
هر چی حرف نگفته است
بهش بگم
ایستگاه بعدم ازش خداحافظی بکنم برم
انگار نه انگار که اتفاقی افتاده
و حرفی زده شده که نباید زده می شده
از این کار لذت می برم
مثل فرستادن نامه به یه مقصد نامعلوم
مثل حباب درست کردن
مثل کف روی قهوه...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ