مرد سنگینی بدنش را روی بدن زن می اندازد
و مثل عاشق های حریص زبانش را در گوش زن فرو می کند
و هزار بار می پرسد دوستم داری؟ دوستم داری؟
زن که نفسش به سختی بیرون می آید
می گوید آری
و از آن به بعد بالهایش شفاف و بی رنگ می شود
عین پروانه ها
که با کوچکترین تماسی رنگ بالهایشان می ریزد...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ