دلم می خواست یکی تو زندگیم بود
که بودن و نبودنش واسم فرق می کرد
یکی که حجم داشت
ادمای تو زندگی من حجم ندارن
مثل سایه می مونن
می تونی بعضی وقتا زیر سایه شون استراحت کنی
خیلی وقتام نیستن
اونوقت من زیر آفتاب می سوزم
ولی خوب چون کلن سایه ن
بودن و نبودنشون حجمی از خلوت منو پر یا خالی نمی کنه
دلم می خواست تو یه کنجی ،گوشه ایی و می گرفتی
توام نیستی
نه که رفته باشی
یا نمانده باشی
" نیستی"
دیگه نیستی
و من نمی تونم کسی که خودش نیست و پیدا کنم

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ