پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئن, ۲۰۲۵
حالم  بده من از صلح و آرامش متنفرم  من شهید ندادم که شما قحبه ها صلح کنید
" در حمایت از جنبش "میگا" کانسیلر ۳ درجه روشن تر از پوستم خریدم
بنده تهران و ترک نمیکنم کصونه های شاعر دراما کویین ریدم تو عکس خداحافظی با خونه هاتون و وطن وطن کردنتون
سرتونین و دوپامین تو تنم آفتاب بالانس میزنن اینجوریه که بین اخبار ایکس و پورن هاب و کتاب مستطاب آشپزی هی سویچ میکنم
تصویر
آخوند می خواد بره خایه هاش گیره لا دهن ملت 
آقا مواظب باشید چه فانتزی میسازید ممکنه یهو خیلی واقعی بشه پسر خوشگله فک کنم شهید شد :)) من اما در هورنی ترین و عجیب ترین ورژن خودمم Oh im good at this

Hands

گاهی حسودی می‌کنم به اون‌هایی که بزرگترین چالش‌ روزمره‌شون مخفی نگه داشتن یک رابطه غیر رسمی از همسرشونه و باید همیشه مواظب باشند که از نقش یک وفادار خارج نشن در حالی که می‌دونن نیستن. چالش من اینه که یادم بمونه چیزی که برای من بن‌بسته برای دیگران نیست. یادم بمونه وقتی بچه میگه «هنوز برای فرار فرصت هست؟» باید بگم «بله، باید همه راه‌ها رو امتحان کنی»، و به اینکه خودم هیچ جایی برای پناه بردن ندارم فکر نکنم.
پسره خداحافظی کرد گفت من ۳ صبح اعزامم باید مرقد امام باشم وا
چند وقت پیش تو یوتیوب یه ویدیو از آسمون کالیفورنیا دیدم که یه پسره با گوشیش تو کنسرت گرفته بود خیلی وایب عجیبی داشت فرستادم برا پسر خوشگله گفت آره غروب کالیفرنیا این رنگا رو داره صورتی و بنفش و اینا هوش مصنوعی نی؟ نه واقعیه
پسره میگه فلان آهنگ تتلو رو گوش دادی؟ میگم نه اصلا تا حالا گوش نکردم فکر کنم ناامید شد ازم زمان ما ردیو هد مد بود😆
لامپا رو واسه صرفه جویی خاموش کردیم فقط یه اسپیلت روشنه اتاق یخ یخه و تاریک  پسر خوشگله گه گاه حرفای بامزه میزنه و منو میخندونه چطور میشه به سکس نیندیشید🤔