روی صندلی حصیری تراس لم دادم
آفتاب ملایمی روی پاهام افتاده
سطح پوستم گرم شده و کمی میخاره
من آفتاب گرفتن و دوست ندارم
پوست برنزه م دوست ندارم چندان
جایی تو مجله ی زیبایی خوندم که بیست سال پوست و پیر میکنه
نارنجی بچه گربه ی زیبایی که کمی دورتر نشسته
گهگاه میو ِ ریزی می کنه
چنتا دونه غذای خشک میریزم رو زمین میاد نزدیک تر
دم بلند و قشنگشو سیخ میکنه
از دستم غذا میخوره و اجازه میده که سرشو ناز کنم
یواش یواش عادت میکنه بهم
بلندش میکنم و بغلش میکنم
بی اندازه نرم و لطیفه و دوست داشتنی
کمی بعدتر چشمم میفته به چنتا خونه اونورتر
مردی پشت در شیشه ای تراس ایستاده
ما رو نگاه میکنه میخنده و خودشو میماله
آفتاب ملایمی روی پاهام افتاده
سطح پوستم گرم شده و کمی میخاره
من آفتاب گرفتن و دوست ندارم
پوست برنزه م دوست ندارم چندان
جایی تو مجله ی زیبایی خوندم که بیست سال پوست و پیر میکنه
نارنجی بچه گربه ی زیبایی که کمی دورتر نشسته
گهگاه میو ِ ریزی می کنه
چنتا دونه غذای خشک میریزم رو زمین میاد نزدیک تر
دم بلند و قشنگشو سیخ میکنه
از دستم غذا میخوره و اجازه میده که سرشو ناز کنم
یواش یواش عادت میکنه بهم
بلندش میکنم و بغلش میکنم
بی اندازه نرم و لطیفه و دوست داشتنی
کمی بعدتر چشمم میفته به چنتا خونه اونورتر
مردی پشت در شیشه ای تراس ایستاده
ما رو نگاه میکنه میخنده و خودشو میماله