پستها
نمایش پستها از فوریه, ۲۰۱۳
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
مدتها پیش متوجه غریبه ای چمدان به دست شدم که گوشه ای ایستاده و به من زل زده منم به او زل زدم ثانیه ها گذشت و همینکه نزدیک بود پخ ِ خنده م بترکه برگشتم و وانمود کردم دارم روی نقشه دنبال مسیر قطارها میگردم هیچ وقت برنگشتم شاید اگر برمیگشتم قطار واگن به واگن از جلوی صورت غریبه رد میشد و باد موهای مرا تکان میداد اصلا شاید او "تو" بودی اوری ثینگ ایز پاسیبل
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
قاطی تاپهایی که برای انتخاب گذاشته بود تاپ اسپورت مشکی رنگی رو ورداشتم پشت تاپ مذکور شماره 10 با رنگ سبز فسفری نوشته بود و لبه ی حلقه ی آستین و کلاه آن هم به همان رنگ بود همینطور که تاپ رو ورانداز میکردم و گردنم رو کج و راست میکردم زن چسان فیسانی از پشت سر گفت: "خوبه هـــــــــا؛ فقط رنگ زمینه ش به ایناش نمیاد" . . Wow ظاهرا عده ای هستند که حتی با مفهموم تضاد هم آشنا نیستند.