این روزها
صدای پدر بزرگ فقیدم بدجوری تو گوشم می پیچه
مرد پیری که نه نا داشت نه پول
و هر آن امکان داشت با یک نارنگی یا پرتقال ترش جانش به لب برسه؛
هر بار در جواب مادربزرگم با صدای لرزان می پرسید :"از کدام خزانه؟"
آری هم اکنون خطاب به کیف نارنجی پشت ویترین :
از کدام خزانه؟
آری هم اکنون خطاب به کیف نارنجی پشت ویترین :
از کدام خزانه؟