بازومو محکم گرفته
با چشمهای تیز و نگران
به انتهای روشن کوچه خیره شده
کسی از پشت سر میگه:
چه شالگردن قشنگی
بر نمی گردم که یکبار دنبالمون نکنه
سیاهی از نارنجی لرزان کوچه بیرون می آید
گربه ی یه پای محله ست
میگم بعضیا اعتقاد دارن گربه های سیاه جنن
این یکی که تازه یه پام نداره، جن یه پا
محکم تر بازومو فشار میده
و باز نگاه مشکوک و جغدوارشو می ندازه به ته کوچه
داریم می رسیم به نور چراغ ته کوچه
که برمی گردم تو چشماش نگاه می کنم و می گم
با برادرم قرار گذاشتیم بریم غسال خونه، تو نمیای؟
اینبار بازومو ول می کنه و خیلی نگران می دوه سمت راست
که یادش میوفته گربه سیاهه رفته بود تو اون کوچه
راشو کج می کنه می دوه سمت چپ
اینجوری میشه که
بالاخره دست از سر کچل تنهایی ما بر میداره...
با چشمهای تیز و نگران
به انتهای روشن کوچه خیره شده
کسی از پشت سر میگه:
چه شالگردن قشنگی
بر نمی گردم که یکبار دنبالمون نکنه
سیاهی از نارنجی لرزان کوچه بیرون می آید
گربه ی یه پای محله ست
میگم بعضیا اعتقاد دارن گربه های سیاه جنن
این یکی که تازه یه پام نداره، جن یه پا
محکم تر بازومو فشار میده
و باز نگاه مشکوک و جغدوارشو می ندازه به ته کوچه
داریم می رسیم به نور چراغ ته کوچه
که برمی گردم تو چشماش نگاه می کنم و می گم
با برادرم قرار گذاشتیم بریم غسال خونه، تو نمیای؟
اینبار بازومو ول می کنه و خیلی نگران می دوه سمت راست
که یادش میوفته گربه سیاهه رفته بود تو اون کوچه
راشو کج می کنه می دوه سمت چپ
اینجوری میشه که
بالاخره دست از سر کچل تنهایی ما بر میداره...
نظرات
ارسال یک نظر