شب زیبایی بود
رستوران قشنگی بود
شام مجللی بود
حساب کردم
از اینجا تو که روبه روی منی
راست من
میشه چپ تو
پس حلقه هه دست چپه
هر چی فکر میکنم یادم نمیاد چپ واسه ازدواجه یا راس
یه ذره می گذره
همینجور بی دلیل حس می کنم حالم داره بد میشه
خدافظ شما...
رستوران قشنگی بود
شام مجللی بود
حساب کردم
از اینجا تو که روبه روی منی
راست من
میشه چپ تو
پس حلقه هه دست چپه
هر چی فکر میکنم یادم نمیاد چپ واسه ازدواجه یا راس
یه ذره می گذره
همینجور بی دلیل حس می کنم حالم داره بد میشه
خدافظ شما...
نظرات
ارسال یک نظر