کور سويی از اميد هست. اصولاً ما هميشه منتظر می‌شويم در بسته شود و بچسبيم به نوری که از سوراخ کليد به اتاق تاريک‌مان می‌رسد.
هر از گاهی بدون دليل قدم زدن، بدون برنامه‌ريزی راه افتادن، بدون فکر نوشتن، بدون هوا زندگی کردن آدم را خوش می‌آيد؛ مثل فرار کردن از تور ماهيگيری.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ